دریچه ای به جهان روشنایی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایمان» ثبت شده است

شخصی سازی خدا

انسان‌ها نمی‌توانند در مورد خدا توافق کنند. تلخ است؛ ولی واقعیت دارد که بسیاری از ما که به خدا ایمان داریم خدایی را قبول داریم که کاملاً توسط خودمان شخصی‌سازی‌شده است.

تو خدایی را به تصویر می‌کشی و در صدد اثباتش به من هستی که مخلوقات و بخصوص بندگانش را دوست دارد و درهرحال آماده کمک‌کردن به ایشان است. حتی این لطف بارها شامل حال تو شده آنهم زمانی که ماشین یا اتوبوس با سرعت تمام واژگون شد (چپ کرد) و تو با فریادی بلند و ملتمسانه گفتی: خدایا کمکم کن ...

و نجات یافتی و اسمش را گذاشتی معجزه و حتی با اشک و لبخند تأکید کردی خدا دوستت دارد که نجاتت داد.

اما من در آن اتفاق وحشتناکی که برای اتوبوس افتاد می‌بینم که به جز تو بقیه مردند و آن هم در شکلی بسیار ناراحت‌کننده طوری که از شدت سوختگی در آتش قابل‌شناسایی نبودند. بعید می‌دانم آنها از خدا کمک نخواسته باشند و اساساً لزومی ندارد آن خدایی که تو به تصویر می‌کشی منتظر باشد در چنان صحنه‌ای کسی از او درخواست کمک بکند تا پروسه نجات را شروع نماید!

امیدوارم روشن و واضح گفته باشم که ما چقدر در مورد خدایی که به آن معتقدیم شخصی‌سازی کرده‌ایم تا باب میل ما باشد.

کم‌وبیش به روایت تاریخ شاهدیم که عده‌ای در مسیر اثبات خدای مهربانشان چقدر قربانی انسانی دادند و گرفتند ...

البته هیچ‌کدام از اینها باعث نمی‌شود من باورم را به خدا از دست بدهم یا حتی سست شود. چون همان خدای من (خدای شخصی‌سازی‌شده توسط من) در فرصت‌های بسیار حساس و ویژه صدایم را شنیده و به داد من رسیده است. حتی جاهایی که حق با من نبود! و من هیچ توضیحی برایش ندارم که چرا خدا باید این‌جور جاها به داد من برسد؟

احتمالاً تو اسمش را می‌گذاری مکر الهی و سنت استدراج. من هم می‌توانم نجات و زنده‌ماندن تو را به یک حکمتی که نمی‌دانم چیست نسبت بدهم ...

جمله نیچه را در ذهنم مرور می‌کنم که گفت:

خدا مرده است!

احتمالاً در وضعیت اسفناک و پردرد یا خشمی این حرف را زده. من و شما هم مشابه چنین حرفی را در قالب پرسش مطرح کرده‌ایم:

پس خدا کجاست؟ چرا کاری نمی‌کند؟

یعنی اگر بود کاری می‌کرد پس نیست چون کاری نمی‌کند!

تصور می‌کنم نیچه منظور دیگری داشت. او با این فریاد بلندش می‌خواست به آدم‌هایی که دم از ایمان و اعتقاد می‌زدند منتهی هر جنایت کوچک و بزرگ و پنهان و آشکاری را مرتکب می‌شدند و در توجیه رفتار پلیدشان به قانون و ماده و تبصره دینی متوسل می‌شدند بگوید:

ای انسان‌نماها، دست از سر خدا بردارید. خدا را برای پوشانیدن زشتی افکار و اعمالتان مصادره نکنید.

به قول خودم خدا را شخصی‌سازی نکنیم.

انسان‌ها نمی‌توانند با این خدای شخصی‌سازی‌شده در ادیان و مذاهب و مکاتب معنوی به یک توافق جمعی و مشترک برسند. این از خودخواهی ما انسان‌هاست که نمی‌خواهیم (شاید هم نمی‌توانیم) بپذیریم آنچه او به‌عنوان خدا می‌شناسیم از زمانی که ما به آغاز آن اشراف و اطلاعی نداریم بوده است و هست و بعد ما نیز خواهد بود و هیچ اعتنا و ارزشی هم به نوع نگرش اعتقادی ما در مور خودش نخواهد داشت:

إِیْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ

جز از وهم و گمان پیروی نمی‏کنند و جز این نیست که دروغ می‏بافند

انعام/116

۱۵ خرداد ۰۲ ، ۲۰:۴۱ ۰ نظر

لذت شرم آور

فرامین (دستورات) الهی مجموعه‌ای است از بایدها و نبایدها که در قالبی به نام دین به مردم عرضه شده است.
تعالیم دینی توسط برگزیدگان خداوند که پیامبر نامیده می‌شوند در زمان‌های دور به سمع و نظر جامعه بشری رسیده است.
کسانی که به این تعالیم و فرامین الهی و تکالیف دینی عمل می‌کنند مؤمن می‌گویند.

گناه واژه‌ای است که در ادبیات دینی بار سنگینی از فشار روانی روی دوش صاحب گناه (گناهکار) می‌گذارد.
معنا و مفهوم گناه در دین این است که شخص بر خلاف آنچه که خدا فرمان داده عمل می‌کند و موجب خشم و غضب خداوند می‌شود.

اما:
گناه چیست؟

من نمی‌خواهم گناه را از منظر دینی تعریف کنم. تعبیر من از گناه این است:
لذت شرم‌آور

این تعبیر یا اصطلاح ساخته شخصی من نیست؛ بلکه وام‌گرفتن از یک واکنش روانی در قبال برخی اتفاقات است.
من آن را گسترش و تعمیم داده‌ام و به کارهایی نسبت می‌دهم که در هریک از آنها شخص مرزهای نظام ارزشی و اخلاقی را به‌صورت خودخواسته‌ای می‌شکند و در شکل حادش به‌عنوان یک عادت و عمل متعارف برای خودش انتخاب نموده به‌گونه‌ای که ابداً و اصلاً از بیان و انجام آنها احساس شرم نمی‌کند.
به عبارتی مرز وقاحت را هم رد می‌کند...

سؤال این است:
واکنش شما در مقابل فرد یا افرادی که ساختارهای اخلاقی را در بعد فردی و اجتماعی می‌شکنند و احساس شرمساری هم نمی‌کنند و با وقاحت بیشتری اصرار بر تکرار و تنوع بخشیدن به اعمالشان دارند چیست؟

بعد از اینکه پاسخی به سؤال فوق دادید جمله زیر را که در متن بالاآمده بود دوباره بخوانید:
معنا و مفهوم گناه در دین این است که شخص بر خلاف آنچه که خدا فرمان داده عمل می‌کند و موجب خشم و غضب خداوند می‌شود.

۰۳ خرداد ۰۲ ، ۲۰:۰۵ ۰ نظر